داستان پند اموز
Android...سرزمین آندروید
دنياي دانلود انواع برنامه موبايل و نرم افزار وكتاب موبایل ،کتابهای اموزشی و مطالب اموزشی...
چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, :: 16:11 ::  نويسنده : ABD

خردمندی پیر در دشت پوشیده از برف قدم می زد که به زن

گریانی رسید.پرسید:چرا می گریی؟

چون به زندگی ام می اندیشم،به جوانیم، به زیبایی که در آینه

می دیدم، و به مردی که دوست داشتم. خداوند بی رحم است

که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است. می دانست که من

بهار عمرم را به یاد می آورم و می گریم.

مرد خردمند در میان دشت برف آگین ایستاد ،به نقطه ای خیره

شد و به فکر فرو رفت.زن از گریستن دست کشید.و پرسید:

در آنجا چه می بینید؟

خردمند پاسخ داد:دشتی از گل سرخ.خداوند،آنگاه که قدرت حافظه

 را به من بخشید،بسیار سخاوتمند بود .می دانست در زمستان ،

همواره میتوانم بهار را به یاد آورم...و لبخند بزنم...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

سلام.خوشحالم که به دیدارمن امدید.خوشحال میشم با نظراتتون بهم کمک کنید .امیدوارم از وب خودتون خوشتون بیاد و لحظات خوبی راداشته باشید.بازم بهم سر بزنید... آرزومند آرزوهایتان هستم.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوانAndroidو آدرس lordabd.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

حالا دیدید که موافق موافق موافقم...پس دل دل نکن... لینک کن...





نويسندگان