Android...سرزمین آندروید
دنياي دانلود انواع برنامه موبايل و نرم افزار وكتاب موبایل ،کتابهای اموزشی و مطالب اموزشی...
چهار شمع به اهستگی می سوختند در ان محیط ارام صدای محبت انها به گوش میرسید و شمع اول گفت: من صلح و ارامش هستم هیچ کس نمیتواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی میمیرم ....پس شعله صلح و ارامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد شمع دوم گفت: من ایمان و اعتقاد هستم ولی در زندگی بیشتر ادمها دیگر ضروری ایی نیستم پس دلیلی وجودندارد که دیگر روشن بمانم...پس با وزش نسیم ملایمی ایمان نیز خاموش شد ....... شمع سوم با ناراحتی گفت :من عشق هستم ولی توانایی ان را ندارم که دیگر روشن بمانم انسان ها مرا در حاشیه زندگی خود قرار داده اند و اهمیت مرا درک نمیکنند انها حتی فراموش کرده اند که به نزدیک ترین کسان خود عشق بورزند..... طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموشی را دید و گفت چرا خاموش شده اید همه انتظار دارند که شما تا لحظه روشن بمانید.....پس شروع به گریه کرد پس .......شمع چهارم گفت: نگران نباش تا زمانی که من وجود دارم میتوانی بقیه شمع ها را دوباره روشن کنی من امید هستم با چشمانی که اشک و شوق میدرخشید..... کودک شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد نور امید هرگز نباید از زندگی شما محو شودهر یک از ما در این صورت میتوانیم امید*ایمان*ارامش*وعشق را در خود زنده نگه داریم ناامیدی معنایی ندارد نور امید همیشه در دلت روشن و زنده است فرقی نمیکند گودال ابی کوچک باشی یا دریایی بی کران زلال که باشی اسمان در توست سقف ارزو ها یت را تا جایی بالا ببر که بتوانی چراغی به ان نصب کنی برای رسیدن به انچه تاکنون نداشته اید باید کسی شوید که تاکنون نبوده اید ......... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند حالا دیدید که موافق موافق موافقم...پس دل دل نکن... لینک کن... |
||
|