Android...سرزمین آندروید
دنياي دانلود انواع برنامه موبايل و نرم افزار وكتاب موبایل ،کتابهای اموزشی و مطالب اموزشی...
یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, :: 20:52 :: نويسنده : ABD
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او
پُر ز لیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای نیشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلا ستآنم می زنی خسته ام زین عشق،دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو... من نیستم گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم سالها باجور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی سالها باجور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل شوی اما نشد سوختم در حسرت یک یا ربت غیر لیلا بر نیامد از لبت روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی مطمئن بودم به من سر می زنی در حریم خانه ام در می زنی حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
حالا دیدید که موافق موافق موافقم...پس دل دل نکن... لینک کن... |
||
![]() |